سْو ِن فْريدِل
Swen Friedel
از مجلّهى ادبى ِ: Akzent 2006 شمارهى ؟
خانهتكانى ِسال نو
نمودِ گُمشدهى گَنجهى قديمى،
آويختهشده در بيرون زير ِآفتاب نهادهشده
آماده براى آتوآشغالشدن؛ بهجا مىمانَد
ردّ ِ سنگينى ِ عتيقهى او
روى فرش. و يك چارگوشه
از (حضور ِ) دستوپاگير ِاو، برروى ديوار.
من اورا بسيار خوب مىشناسم. ازهرلحاظ خوب،
از ماندهگارىِ طولانى ِاو در كنار ِتختخواب،
از سايهى رَوَندهى او ؛ بازتابِ
خورشيد در رنگ(لاكِ) او در پيشازظُهرهاى پاييزى؛
از بوى گُنگِ چوب، سُرخوردنِ
دلنواز ِِ كِشو ؛ حلقههاى
ليوانهاى آب براى شب،
سوراخهاى(مثل ِ)چشم، و سوراخهاى ديگر،
جادهها و دشتهاى طرحهاى طبيعى ِروي چوب(هاى او) :
اتاق، اكنون، روشنتر و بزرگتر است،
خانه با چهرههاى خود اكنون ناآشناتر،
سالِنو اكنون از هر لحاظ نو.