بِرتُلد  بر ِشت

سگ

 

باغبانِ من به‌می‌گوید: این سگ

نیرومند است و زرنگ و خریداری شده‌ست

تا باغ‌ها را نگه‌بانی کند. شما ولی

آن را پرورش داده‌ایدبرای دوست‌ِ آدمی‌شدن. برای چه

او خوراکِ خودرا می‌گیرد؟

 

بِرتُلد  بر ِشت

از آب‌پاش ِباغ

 

آه آب‌گاش ِباغ، برای جرأت‌بخشیدن به سبزه‌وگیاه!

آب‌یاری کن درختان تشنه را! بده بیش از بَس  و

فراموش نکن بوته را، هم‌چنین

بی‌بَرها را نیز، وامانده‌گانِ

خسیس را. و نادیده مگیر

در میان گُل‌ها این گیاهِ هرز را، که نیز

تشنه است. باز و باز آب به‌پاشان

چمن‌های تروتازه و یا سوخته را حتّی:

هم‌چنین  این تکّه‌زمین ِ لُخت را هم تروتازه کن.

 

صدا

 

بعدها، در پاییز

لانه می‌کنند در درختانِ سیمین ِتبریزی  دسته‌های بزرگِ کلاغان

امّا در سراسر ِ تابستان می‌شنوم من

چون این منطقه بدون پرنده است 

تنها صدای انسان‌ها را با علاقه.

من حشنودم از این.

 

آموزگار، بیاموز !

 

دَم‌به‌دََََم مگو حق با من است آموزگار!

این را بگذار دانش‌آموزان دریابند!

حقیقت را بیش‌ازاندازه دشوار مکن:

او* این را برنمی‌تابد.

بشنو به‌هنگام گفتن!

...................................

زیرنویس: *: منظور حقیقت است.

                                                               یازگشت به فهرست همه‌ی نوشته‌ها      یازگشت به فهرست این نوشته