کوتاهی‌ها

 

  

 

کوتاهی‌ها

 

 

 

دریغا که انسان‌دوستی، به‌یک غریزه‌ی صِنفی بَدَل شده‌ست؛

اگر ما درختی می‌بودیم، حتما" درخت‌دوست  می‌شدیم

یا خود اگر که گُرگی می‌بودیم، گُرگ‌دوست.

 

اکنون‌که انسان‌دوستی در ما، تنها از روی غریزه است

تکاپوی تو اکنون دیگر برای چیست، اِی انسانِ انسان‌دوست ؟!

 

چه سودی دارد این انسان‌دوستی ؟

تنها نه برای آن‌کسی که انسان را دوست می‌دارد

بل‌که نیز برای آن انسانی که دوست‌داشته می‌شود؟

 

چه‌گونه شده‌است که تماشای این شاحه‌ی این درختی که با رقص ِزیبای خود به‌وزیدنِ ناپیدای این نسیم  معنا می‌دهد، زیباتر است از تماشای این انسان‌هایی که در دور و بَر ِ من ایستاده‌اند؟

 

چه پیش آمده‌است؟! که دیری‌ست

نه تنها شریف‌ترین، که انسانِ این روزگار، زیباترین هم نیست؟

 

 

 

کوتاهی‌ها

 

 

این‌همه دِل، باز این دِل این‌همه دل‌گیر .

ابن‌همه خورشید در

این‌همه دل،باز شب

این‌همه تاریک!

 

 

کوتاهی‌ها

 

 

آه

داستانِ غریبی شده‌َ‌ست این

داستانِ «غریبی».

آشنای غریبی شده‌َ‌ست این «غریبی».

 

 

کوتاهی‌ها

 

 

این‌گونه با شهامت و بی‌تردید

که ما به‌جانِ هم افتادیم،

ــ ما، این به‌هرچه‌قدرت  شورند‌ه‌گان

اِی بَرده‌گانِ قدرت !

حق با شماست بخندید؛

هم‌راه با شما، خودِ حق هم حق دارد.

 

 

کوتاهی‌ها

 

 

 

پُر بی‌راهه نمی‌رَوَد این جوی،

این اوقاتَ‌ش از ما تلخ

این زَهر،

پرخاش‌گر

            از کناره‌ی این شهر

این‌گونه به‌قهر.

 

 

کوتاهی‌ها

 

(طرح)

 

یک گاو با پستانِ سرشار ِشیر

دوشیده می‌شود به‌دستِ هزاران دستی

که زیر ِپستانِ او با هم سرشاخ‌اَند .

 

و گاو،

افکنده شاخ‌در‌شاخ ِ

یک گاو ِدیگری.

 

 

 

 

 

کوتاهی‌ها

 

(همراه با فکر ِنان، در خیابان)

 

 

 

یک شاخه از میانه‌ی انبوهِ شاخه‌های بلوطی

رقصنده با نسیمی  یا

رقصنده در نسیمی؛

 

در زیر ِشاخه، روی زمین، من

انسانی از میانه‌ی انبوهِ انسان‌ها

خیره در او،

خیره بر او .

رقصنده

از رقص ِاو .

 

 

کوتاهی‌ها

 

 

داستان ؛

هم‌چنان هنوز

داستان .

 

داستان هنور

هم‌چنان همان

داستانِ کهنه است.

 

 

داستانِ پا‌فشردن است

روی پافشاری و

پافشاری روی سُست‌پایی و

سُست‌پایی روی پافشاری است.

 

 

کوتاهی‌ها

 

 

اِی غول‌آسای بی‌جاره‌ی در دایره‌ی گردش ِبی‌معنای خود،

اِی بی‌خیالِ ما:

                  ما به‌خاک‌آلوده‌گان

                  و این خاکِ آلوده‌ای که می‌گردد و ما را می‌گردانَد

                  و این آلوده‌گی .

 

اِی بی‌خیال !

 

 

کوتاهی‌ها

 

 

در پُشتِ خود پناه گرفتهَ‌ست

در پُشتِ گریه‌ی خود

در پُشتِ خنده‌ی خود

در پُشتِ پُشتِ خود

در پُشتِ پُشتِ پُشتِ پُشتِ  . . . ِ خود،

 

پُرپُشت است.

 

کوتاهی‌ها

 

این ابلهان که هر چه را قَدّاره می‌کنند:

آزادی را، حقیقت را، انسان را، عشق را . . .

 

 

کوتاهی‌ها

 

  

نوشته‌ای بر دیوار  در یک فهروه‌خانه

« دنیا همه هیچ و کار  ِدنیا همه هیچ

   اِی هیچ ! ز بهر ِهیچ  با هیچ  مَپیچ  »

کوتاهی‌ها

 

بِنایی که برپا می‌داری، خود، مَبنای بِناهای تازه‌ای خواهدشد.

هیچ کس نمی‌داند که بِنا می‌سازد یا مَبنا .

کاش می‌شد بِنایی ساخت که خود بر مَبنایی نبوده و خود مَبنای بِنای دیگری نمی‌شود. بِنایی بی‌مَبنا.  مَبنایی بی‌بِنا.

 

 

کوتاهی‌ها

 

 

 

زنهار تا به‌هَرزه براین خاک نگذری !

این زادگاهِ توست.

 

 

کوتاهی‌ها

 

چشم‌انداز ِروبه‌رو هَردَم به‌شکلی درمی‌آید :

چشم،به‌دلّالی‌بَدَل‌شده‌است‌که‌چشم‌انداز را‌ آن‌گونه‌که‌خودمی‌‌خواهدمی‌بینانَد.

مِیل ِدرون، چشم‌انداز را چنان می‌بیند که خود می‌خواهد.

تو خود دراین میانه چه‌ای، یا کِه‌ای ؟

میان تو و این چشم‌اندازچه می‌کنند

این همه دلّالان،میان‌جیان، پیام‌بَران و پیام‌آوران، نماینده‌گان، مُحلّـِلان، . . .

 

 

کوتاهی‌ها

 

 

 

 

یک لحظه‌ای سر بُرده بودی باز زیر ِآبِ فکر ِخود

و باز هم این بِرکه‌، این بِرکه، این بِرکه از غورباغه‌ها و  وغ‌وغ ِپِی‌وَسته‌شان پُرشد.

یک بانگِ کوتاه

پَرتاب کُن  دَر

این وَغ‌وَغی که بِرکه‌اَت را

عینا" بَدَل کرده به یک غورباغه‌ای از آب.   

 

 

تکیه‌زده بر بیل ِسَردرخاک

تو یازهم یک‌لحظه خواب‌اَت بُرد

و، این کلاغان باز برگشتند. 

بردار سنگی  پَرت کُن بر این درختی که کنار ِباغ ِتو روئید،

این غارغار ِخُشک را ازشاخه‌های آن برانداز !

 

کوتاهی‌ها

 

 

 

زنهار! که فریبِ تعبیرهای خودرا نخوریم

آن‌چه‌که در آینه‌های روبه‌روی‌مان بازتابانده می‌شود می‌تواند تصویر ِواقعی ِ آن که در آینه‌ها در برابر ِما ایستاده نباشد.

 

زنهار! فریبِ آینه‌ها را نخوریم .

 

                                                      بازگشت به فهرست همه‌ی نوشته ها                        بازگشت به فهرست این نوشته